ترجمه: آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختيم، و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم؟ آيا [باز هم] ايمان نمىآورند؟
هر چند آب چون مایهی حیات است، تعاریف، تعابیر و حتی تقسیمات متفاوتی دارد که در قرآن کریم نیز به آنها تصریح شده است، اما موضوع بحث این آیه کریمه میباشد.
خب ما حالا، به ویژه وقتی معنای درست یک آیه را میدانیم (یا میخوانیم)، چه اصراری داریم که حتماً یک معنای خطایی را بر آن بار کنیم و تأکید که ترجمه صحیح همین است که ما میگوییم و سپس بر اساس ترجمه غلط خود، به آیه ایراد بگیریم و آن را به چالش بکشیم؟!
وَجَعَلْنَا – یعنی ما قرار دادیم. در این کلمه دو مفهوم مستتر است، یکی این که اشیاء یا شیء مورد بحث قائم بالذات و ازلی نبوده و دیگر این که از هیچ (عدم) و یا اتفاقی و تصادفی (بدون فاعل) نیز به وجود نیامده است، بلکه «ما» چنین قرار دادیم. و البته بدانیم که «ما» همیشه ضمیر جمع نیست، بلکه مُلک و سلطنت و مقام جبروت را نیز میرساند.
مِنَ الْمَاء – یعنی از آب. خب اگر میفرمود «فِی الماء»، معنایش میشد آن که فرمودید، یعنی «در آب»، اما فرمود: «مِنَ الْمَاء»، یعنی «از آب».
حَيٍّ – یعنی موجود زنده. یعنی موضوع آیه، موجودات زنده است. یعنی میفرماید که ما موجودات زنده را از آب آفریدیم و حیاتشان را از آب قرار دادیم، نه داخل آب.
خطای ذهن:
از سؤال چنین بر میآید که علت خطای ذهن در ترجمه، کلمه «وَجَعَلْنَا = قرار دادیم» میباشد و چنین در ذهن تصور شده که وقتی گفته میشود «قرار دادیم» یعنی حتماً در داخل چیزی گذاشتیم و قرار دادیم. در صورتی که چنین نیست، بلکه هم میتواند در داخل چیزی قرار گرفته باشد و هم میتواند قرار خود را از چیزی گرفته باشد و بر آن استقرار یافته باشد.
*- اگر میفرمود: «وخَلَقنا = ما خلق کردیم»، بحث فقط از نوع و چگونگی خلقت بود، مثل این که میفرماید: انسان را نطفه خلق کردیم. اما «جَعَلنا» به قرار گرفتن اشاره دارد. ما میدانیم که انسان از نطفه خلق شده است، اما پس از تولد، فقط قرار و ثبات نسلش به نطفه وابسته است و نه خودش. اما «قرار گرفتن از آب»، یعنی استواریش چه در خلقت و چه در تداوم حیات به صورت مستمر به آن «آب» بستگی دارد.
رتق و فتق:
اگر به ابتدای آیه دقت کنیم سخن از «رتق = اتصال و فتق = جدا سازی» است [رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا] که ما نیز در فارسی استفاده کرده و مثلاً «رتق و فتق» امور میگوییم. رتق وصل کردنهاست و فتق جدا کردنها.
اجزای عالم همه به یک دیگر متصل هستند و دائم از یک دیگر جدا میشوند؛ و اگر به گذشتهی هر چیزی نگاه کنیم، وصل (رتق) به چیز دیگری بوده که سپس جدا (فتق) شده است؛ مثل همان نطفه یا حتی سیارات ... یا حتی تمامی فعل و انفعالات و حتی کارهایمان – خداوند فرمود که ما این جداسازی را در آسمانها و زمین انجام دادیم و استقرار حیات در موجودات زنده را از آب قرار دادیم، که به همان آفرینش موجودات زنده از آب، به هنگام جدا شدن (فتق) و نیز استقرار حیات آنها به آب تصریح دارد. همه موجودات زنده از آب زنده شدند و با آب زنده هستند. و این همان مهمی است که علم امروز نیز کشف کرده و هر روز بیش از گذشته به رموز آن پیبرد. چنان چه برای اطلاع و کشف احتمالی موجودات زنده در سیارات دیگر نیز ابتدا به دنبال «آب» میگردند و نه خود موجودات